روانشناسی ومشاوره

شهید مطهری: کسی که زیبایی اندیشه دارد زیبایی ظاهر خود را به نمایش نمی گذارد

روانشناسی ومشاوره

شهید مطهری: کسی که زیبایی اندیشه دارد زیبایی ظاهر خود را به نمایش نمی گذارد

زیبایی

دفتر دسک دانشگاه را دست گرفت. گویا امتحان داشت. از خیابان عبور کرد. اصلا متوجه ماشین ها نبود! دنبالش کردم. از قدم هایش فهمیدم که چیزی در بیرون دانشگاه او را به طرف خود می کشد. قدم هایم را تندتر کردم تا از نگاهم گم نشود.حدسم درست بود…! داخل وضوخانه ی — شد.

نگاهی به آسمان انداخت، آهی کشید. گویا زیر لب چیزی را زمزمه می کرد. در حالی که وضو می گرفت، یک خانم با تیپ — وارد شد. رفت جلوی آینه وضوخانه.



صحنه ای دیدم که برایم مهم تلقی شد؛ دوست داشتم آن را برای دوستانم بگویم:

وضویش که تمام شد، چادرش را پوشید. در طرف دیگر دختری بود که به حساب خودش، خودش را زیباتر می کرد تا شاید جلب توجه کند.

یکی به زیبایی ظاهرش می رسید و دیگری زیبایی دلش را صیقل می داد. یکی قصد در رضایت خالق داشت و دیگری سعی در رضایت مخلوق.

نمی دانم آیا او نمی دانست چه باید بکند؟ آیا او نمی دانست که کارش اشتباه است. آیا او نمی دانست که با این کارش نه تنها حق خود بلکه حق جامعه و حق خالق مان را ضایع می کند.

حجاب حق زن، همسر، جامعه و خالق است. اگر زن و همسر از حق خود بگذرند اما جامعه و خالق نمی گذرند. پس چرا اینجور خود را به چیزی که نهایتش جز گناه نیست سرگرم می کنند. ای کاش او بداند که چه باید کرد…!؟ ای کاش خودش این صحنه را می دید و … .

دخترک را دوباره دنبال کردم ناگهان خم شد و برگ زردی را روی زمین برداشت. او به زیبایی برگ می نگریست، اگر چه زرد بود. او این زیبایی را می دید. کاش من جای او بودم. کاش من هم می توانستم از بین آنچه را که خالقم خلق کرده زیباترین را برگزینم، حتی اگر کوچکترین باشد. کاش من جای او بودم. کاش…

نوشته سیده لیلا رمضان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد