نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرتهای بی بند و بار هیجانها و
التهابهای جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی و
یک خواست اشباع نشدنی درمی آورد.غریزه جنسی غریزه ای نیرومند، عمیق و
«دریا صفت » است، هر چه بیشتر اطاعت شود سرکش تر می گردد، همچون آتش که هر
چه به آن بیشتر خوراک بدهند شعله ورتر می شود.برای درک این مطلب به دو چیز
باید توجه داشت:
1. تاریخ همان طوری که از آزمندان ثروت یاد می کند
که با حرص و آزی حیرت آور در پی گرد آوردن پول و ثروت بوده اند و هر چه
بیشتر جمع می کرده اند حریصتر می شده اند، همچنین از آزمندانی در زمینه
مسائل جنسی یاد می کند.اینها نیز به هیچ وجه از نظر حس تصرف و تملک
زیبارویان در یک حدی متوقف نشده اند. صاحبان حرمسراها و در واقع همه کسانی
که قدرت استفاده داشته اند چنین بوده اند.
مقدّمه
زنان به عنوان نیمى از پیکره جامعه نقش بسیار مهمى در ایجاد و گسترش
عفّت، پاکدامنى و اخلاق در بین جوامع بشرى دارند. عفّت و حیاى زن، که یکى
از مهمترین عوامل حفظ و بقاى عفّت عمومى است، نه تنها در تمام ادیان و
مذاهب الهى مورد تأکید قرار گرفته، بلکه عقول و افکار بشرى نیز آن را مورد
تأیید قرار دادهاند.
از نظر اسلام، اهمیت این موضوع به حدّی است که
برخى روایات آن را «تمام دین» میدانند. در روایتى از پیامبر اکرم(صلى
الله علیه و آله) آمده که فرمودند: «اَلْحَیاءُ هُوَ الدینُ کُلُّهُ»؛ حیا
تمام دین است.1
امام علی(علیهالسلام) نیز در مورد عفّت و پاکدامنى
میفرماید: «عفّت و پاکدامنى منشأ هر خیرى است.» به همین منظور، در تمام
ادیان و مذاهب آسمانی، «اَلعِفَّةُ رَأسُ کُلِّ خَیْر»2 قوانین گوناگونى
برای حفظ و بقاى عفّت و حیاى عمومى وضع شدهاند، که «حجاب» و پوشش زن از
جمله آنهاست.
«حجاب»، که به معناى پوشیدن تمام بدن و زیباییهاى
ظاهرى زن در برابر مردان بیگانه است، براى پیشگیرى و مهار....
مقدمه :
موضوع این تحقیق آثار حجاب در ابعاد فردی ، فرهنگی ، اجتماعی ، خانوادگی ، روحی وروانی اقتصادی و امنیت زنان است.بسیاری جوانان ما امروز از آثار حجاب سوال می کنند. شاید هم یکی از علل بد حجابی در در جامعه ما این باشد که زنان و دختران جامعه کاملا با فلسفه حجاب آشنا نباشند . پس جا دارد که به عنوان یک مسلمان با فلسفه و آثار حجاب بیشتر آشنا شویم.
آثار روحی و روانی :
باعث ایمنی وسلامت نیمی از افراد جامعه از مبتلا شدن به بیماریهای روانی خواهد شد .- آمار وحشتناک خودکشی درغرب نشانگر میزان اختلالات روانی موجود در غرب است. درفرانسه سالانه ۳۵ هزار نفر دست به خودکشی می زنند وطبق آمار یونسکو درهردقیقه یک نفر در آمریکا درصدد خود کشی برمی آید.
ادامه مطلب ...حجاب
در لغت به معنی پوشش و در اصطلاح به این معنی است که زنان خود را از
نامحرمان بپوشانند. حجاب در واقع دستوری است الهی از طرف خدای تعالی، که
بنابه فرمایش بزرگان، زنان با رعایت آن به مقام والای انسانی خود خواهند
رسید. حجاب برای زن و شوهرش و نیز برای خانواده و جامعهاش و بخصوص برای
مجردان مصونیت از هزاران خطر و انواع فساد ایجاد کرده و مانع پاشیده شدن
کانون گرم خانوادههاست. البته حجاب آثار و فواید دنیوی و اخروی بسیاری
دارد، که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود:
آثار معنوی
با رعایت حجاب، فرد از دستور الهی اطاعت کرده و از دین اسلام عملا حمایت و از آن تبلیغ بعمل آورده است.
تفاوت عفاف و حجاب
ما پیوسته سخن از حجاب گفته یا شنیدهایم، ولی مسأله اصلی و بنیادین، عفت است. عفت فراتر و برتر از حجاب است. حجاب، همان پوشش ویژه و عفت، گونهای خصلت و بینش و منش است. حجاب، پوششی بیرونی است، ولی عفت، هم پوشش بیرونی و هم پوشش درونی است. حجاب می تواند ریایی، تحمیلی یا ظاهری باشد، ولی عفت، خصلت و ارزشی اختیاری است. عفت، نمودهای گوناگونی دارد؛ از جمله: عفت در نگاه، عفت در سخن، عفت در شهوت و... ممکن است کسی حجاب مناسب داشته باشد ولی در نگاه یا سخن گفتن عفت نداشته باشد که این خود نمونه حجاب بدون عفت است. بنابراین برای سالم سازی جامعه باید به دنبال عفت عمومی باشیم تا حجاب آگاهانه گسترش یابد.
عفاف از دیدگاه پیامبر(ص)
پیامبر گرامی اسلام(ص) که از وی به عنوان مظهر عفاف یاد می کنیم، تلاش بسیاری برای حاکمیت عفاف و پاک دامنی کرد تا جامعهای بسازد که در آن، عفاف و پاکی، ارزش، و بی عفتی، ضدارزش به شمار آید. پیامبر(ص) در جریان بیعت با زنان مکه از آنان پیمان گرفت که پاسدار پاک دامنی و عفاف باشند و فرمودند: «زنان با مردان نامحرم نباید در خلوت بنشینند». از این رو وقتی به پیامبر خبر رسید که در مدینه دو نفر با نامهای«هبت» و«ماتع» ـ که از افراد هرزه هستند ـ نزد مردان نشسته، از اوصاف زنان و لباس های آنان حرف می زنند و با سخنان شهوتانگیز هوس های آلوده را تحریک، و به حریم عفاف تجاوز میکنند، آن ها را احضار و به محلی به نام«العوایا» تبعید کرد؛ به گونهای که آن ها فقط روزهای جمعه برای خرید غذا و لوازم ضروری به مدینه می آمدند و سپس به تبعیدگاه شان باز میگشتند.